Sunday, May 18, 2008

روز جهاني موزه وميراث فرهنگي

روز جهاني موزه وميراث فرهنگي

در قطعنامه شماره 5 دوازدهمين مجمع عمومي كميته بين المللي موزه ها "ايكوم" كه در 28 مه 1977 ميلادي در مسكو برپا شد، روز 18 مه برابر با 28 ارديبهشت روز جهاني موزه و ميراث فرهنگي نام گذاري شد و از آن سال در روز ياد شده در همه كشورهاي عضو مراسمي برگزار مي شود.

با نگاهي به اين روز شايد براي چند لحظه اي از اين دنياي ماشيني جدا شويم و در غباري از خيالات به روزگاران گذشته سفر نماييم .




خوب است بياد بياوريم اولين باري كه به يك موزه رفته ايم :

پيش رويمان يادگارهايي از هزاره‌هاي پيشين قرار دارد . وقتي در فضاهاي ميان قفسه‌ها و ويترين‌ها قدم مي‌زنيد، انگار در راهروهاي تاريخ ايستاده‌ايد و تاريخ در اطراف شما حركت مي‌كند. به هر طرف كه نگاه كنيد، چيزي هست كه نگاهتان را خيره كند و اين عجيب نيست. شما در مقابل اشيايي ايستاده‌ايد كه قرن‌ها را پشت سر گذاشته و نياز به مراقبتي ويژه دارند تا تعداد بيشتري از نسل‌هاي بعدي را ملاقات كنند. هر يك از اين اشيا داستان‌هاي ناگفته و خاطره‌هايي از گذشته را در خود دارند، شايد بتوان اين خاطره‌ها را تنها با نگاه لمس كرد.

گنجينه‌هاي تاريخي درون موزه‌ها بخشي از ميراثي است كه از نسلي به نسل ديگر سپرده مي‌شود تا براي نسل‌هاي بعدي حفظ شود. ميراث فرهنگي تصويري است از شيوه‌هاي تفكر، شيوه‌هاي ساخت، ميزان پيشرفت در علوم و فنون و انواع و اقسام اطلاعات تاريخي ديگر و شايد دلیل این امر این است که هر حرکت و پیشرفت و نوآوری، حاصل همان میراث فرهنگی گذشتگان است. اگر چرخی اختراع می‌شود و به دنبال آن چرخ، درشکه، دوچرخه، موتورسیکلت، ماشین و تا بی‌نهایت اختراع جدید به وجود می‌آید ... .

از اينروست كه بايد همگان پاسدار ميراث گذشتگانمان باشيم .

آثار باستاني ، مجموعه اي از گنجينه هاي تاريخي و فرهنگي يك كشور محسوب مي شود و دريچه ايست بسوي تاريخ كهن و شناخت اديان ، عقايد ، فرهنگ ، آداب و رسوم و گذشته هاي تاريخي اقوام و مليت هايي

كه در آن كشور و يا سرزمين زندگي مي كرده اند .

با نگاهي به اين آثار به جا مانده و تحقيقات و كاوشهاي صورت گرفته پنجره اي از دنياي گذشتگان پيش چشمانمان باز مي گردد .

با نگاهي به موزه ها متوجه نقش ارزنده آنها در جوامع بشري مي شويم . موزه ها در واقع حافظه ماندگار تاريخ بشريت هستند و هريك از اشيا و آثاري كه در آنها قرار دارد در عين بي زباني با هزاران زبان با ما سخن مي گويند .

موزه كلمه ايست يوناني كه از ( موزه يون ) به معناي مجلس فرشتگان الهام گرفته است و بطور كلي به مكاني اتلاق مي شود كه تعدادي از اشيا و آثار بي نظير ، در مكاني به معرض ديد عموم گذاشته شده است .

شايد قديمي ترين موزه دنيا را بايد موزه (British Museum ) بريتانيا دانست كه قدمتي بيش از 255 سال دارد . اما تاريخ تشكيل اولين موزه در ايران را بايد به اندازه قدمت آثار تاريخيش دانست .

از قرن نهم هجري يا پانزدهم ميلادي به بعد ، با انتشار سفر نامه هاي سياحان و گردشگران خارجي، ايران

به عنوان يكي از كشورهاي باستاني با پيشينه فرهنگي كهن به جهان معرفي شد .

(بارو بارو ) ايتاليايي يكي از نخستين كساني بود كه در سال 1472 ميلادي از تخت جمشيد بازديد كرد و در خاطراتش ، تخت جمشيد را به نام ( چهل مناره ) خوانده است .

سرانجام در سال 1837 ميلادي ، (گئورگ – فريدريش گروتفند) محقق آلماني و استاد تاريخ يونان باستان توانست ، موفق به كشف رمز و قرائت خط ميخي شود . همزمان با او(هنري راولينسن ) كه يك نظامي انگليسي در ايران بود ، توانست پرده از راز كتيبه هاي بيستون بردارد .

پس از اين كشف رمز كلنگ كاوشهاي باستانشناسي توسط ( ويليام كنت لوفتوس ) انگليسي در سال 1849

در شوش پايتخت باستاني عيلام بر زمين زده شد .

با كشف اشيا بدست آمده و توصيفاتي كه در مورد آثار بر زبانها جاري گشت باعث شد تا پاي فرانسوي ها هم در كاوشهاي باستاني به ايران باز شود و اين در زماني بود كه ناصر الدين شاه حكومت ايران را دردست داشت .

پس از لغو قراداد دمورگان در سال 1306 فرانسويان متعهد شدند تا موزه و كتابخانه اي در تهران احداث نمايند مشروط بر آنكه رياست آنرا در سه دوره متوالي ( هر دوره 15 سال ) بر عهده اتباع فرانسوي باشد .

در پي آن آندره گدار فرانسوي به ايران سفر كرد تا تهيه مقدمات احداث موزه ملي ايران و كتابخانه را بر عهده گيرد . سرانجام در سال 1316 ه.ش موزه و كتابخانه رسما افتتاح شد .

طراحي ساختمان موزه با الهام از طاق كسري و كاخ اردشير اول صورت گرفته و زير بناي آن 2744متر

مي باشد . اين موزه در برگيرنده آثار مختلفي از هزاره ششم پيش از ميلاد تا دوران مختلف اسلامي است كه در دو طبقه به نمايش در آمده است. آثار و اشياء به نمايش در آمده در موزه آيينه تمام نمايي ازفرهنگ، هنر،‌آداب و روسوم،‌باورها و اعتقادات گذشتگان و نياكان ماست و آن را تنها پل ارتباطي بين گذشته،‌حال و آينده مي توان به شمار آورد.

اما نكته كه بايد به آن شاره كرد ، اين است كه شايد اولين موزه در ايران را موزه ايران باستان مي دانيم اما چند سال پيش از آن ( 1295) با كمك و همكاري جمعي از ايران دوستان مجموعه اي از اشيا گرد آوري شد كه در محلي از دار الفنون نگهداري مي شد و تحت عنوان موزه ملي از آن ياد مي شود .

دو سال بعد از تاسيس اين موزه ملي توسط دوستداران فرهنگ ايران اداره اي با عنوان ( اداره عتيقات ) زير نظر وزارت معارف تاسيس شد كه رياست آنرا ( ايرج ميرزا ) شاعر معروف بر عهده داشت .

موزه را نبايستي مكاني دانست كه در آنجا صرفا" آثار تاريخي و باستاني به نمايش در مي آيد، بلكه تمامي نمايشگاه هاي هنري، علمي، جانوري، پزشكي، نگارخانه ها، كتابخانه ها و آرشيوها و بيشتر بناهاي تاريخي به نوعي موزه هستند. هر شيئي و اثر به نمايش گذاشته شده در موزه يا نمايشگاه زبان حالي دارد و با بيننده اش ارتباط برقرار مي كند با تعمق و تفكر مي توان زبان حال اين آثار را دريافت و از ديدگاه هاي مختلف آن را بررسي نمود.

موزه ها را به شكلهاي گوناگون طبقه بندي كرده اند، موزه هاي تاريخ و باستان شناسي، موزه هاي فضاي باز، موزه هاي مردم شناسي، كاخ موزه ها، موزه هاي علوم و تاريخي طبيعي، موزه هاي منطقه اي

( محلي )، موزه هاي سيار ( گردشي ) ، پارك موزه ها، موزه هاي سلاح ( نظامي )،

موزه هاي انديشمندان ( خانه هنرمندان )

اما يكي از مهمترين وظايف موزه ها برقرار كردن ارتباط فرهنگي بازديد كننده با آثار مي باشد.

امار نشان مي دهد كه در قرن نوزدهم فقط عده خاصي از موزه ها بازديد كرده اند. كنفرانس عمومي يونسكو در نهمين جلسه خود در دهلي ( 1956 م ) تاكيد نموده است كه بازديد ازموزه ها به ويژه براي طبقه كارگران آسان تر شود و به راه هايي كه به منظور پربار شدن و غني شدن موزه ها پيشنهاد مي شود، توجه گردد.

و شايد يكي از دلايل عمده نامگذاري اين روز به نام روز جهاني موزه و ميراث فرهنگي اين باشد كه در دنياي امروز و در اين دهكده جهاني همگان مسئول حفظ ميراث باستاني شان هستند و موظفند اين آثار را به آيندگان بسپارند .

با نگاهي به موزه هاي درون ايران و خارج از آن متوجه آثار گرانبهايي مي شويم كه در موزهاي داخلي وجود دارد و چه اثار گرانبها و پر ارزشي كه به شيوه هاي مختلف در طول ساليان متمادي از كشور خارج شده و مي شود و سرانجام در موزه اي در گوشه اي از دنيا و يا در كلكسيون شخصي نقش مي بندد .

از سوي ديگر در طول اين سالها با پيشرفت در زمينه كاوشها و حتي نگهداري آثار باستاني و جنبه اقتصادي آن در جذب توريسم ، با مقايسه اي ميان خود با كشورهاي همسطح از لحاظ فرهنگ يا آثار بر جاي مانده

در خواهيم يافت كه به هيچ وجه جايگاه درستي را در طول اين سالها كسب نكرده ايم .

علل اين عقب ماندگي ريشه در بسياري از مشكلات دارد كه شايد عمده ترين آنرا بتوان ضعف مديريت و كم توجهي يا بي توجهي مسئولان رده بالاي حكومتي يا نمايندگان مجلس دانست و همچنين نبود بودجه اي مناسب براي بازسازي ، ترميم و احيا و يا حتي نوسازي بسياري از آثار دانست .

جداي از قاچاق آثار تاريخي كه توسط بسياري از عوامل و باند هاي پر نفوذ و حتي وابسته به كانونهاي قدرت صورت مي گيرد ، ميزان آثار ثبت شده ما در يونسكو بسيار تاسف بار است و همچنين نگهداري همان آثار ثبت شده و ثبت نشده ...!

براي نمونه مي توان به آتش سوزي چند سال قبل در ميدان نقش جهان اشاره كرد كه نزديك بود بكلي

عالي قاپو ويران شود و يا با گذشت چند سال از اقدام براي مرمت مسجد هاي ميدان نقش جهان كار بازسازي به كندي پيش مي رود . از بين رفتن سيستم گرمايشي حمام شيخ بهايي و يا تعطيلي دراز مدت منارجنبان در بسياري از روزهاي سال و ... .

عمارت شمس عماره و درالفنون در تهران وضعيت مناسبي ندارند ، به كار گذاشتن دكلهاي فشار قوي برق در كنار آثار باستاني ، ايجاد طرحهاي عمراني و راه سازي بدون مطالعه و هماهنگي با سازمان ميراث فرهنگي و ...

حراج اشيا عتيقه ايران در بازارهاي اروپايي و بي تفاوتي مسئولين مربوطه و يا به همين تازگي يكي از پايه‌ ستون‌هاي كاخ آپادانا در محوطه شوش توسط افرادي ناشناس تخريب شد.

و از همه مهمتر با همه تلاشهاي عاشقان فرهنگ ايران زمين براي نجات تنگه بلاغي و دشت پاسارگاد ،

دهن كجي به آنها با ابگيري سد سيوند و از بين بردن بخش وسيعي از آثار فرهنگ و تمدن ايران باستان .

با آبگيري كامل سد سيوند جداي از آثار مخرب آن به آرامگاه كوروش كبير و تخريب بخش عظيمي از دشت پاسارگاد ، چندين كارگاه ذوب فلزات و توليد نوشيدني و ... به همراه 8000 اصله درخت 500 ساله همگي به زير آب خواهند رفت . شايد در روز جهاني موزه آقاي احمدي ن‍ژاد با ژست هاي هميشگي اش پا در موزه ملي ايران بگذارد و يا رئيس ميراث فرهنگي كه بايد به او رئيس تخريب آثار فرهنگي گفت ، سخنان بسيار زيبايي در توصيف آثار باستاني نمايد اما مسلما حافظه مردمان سرزمينمان هرگز به آنها دروغ نمي گويد .

مردمان ايران هنوز هم به ياد دارند كه ايت الله حلخالي چه بر سر بسياري از ميراث گرانبهاي اين سرزمين و فرزندان اين سرزمين آورد و چه نقشه هاي شومي براي تخت جمشيد داشت و هنوز هم بعد از گذشت تقريبا سه دهه رهبر ام القراي اسلامي و حومه كه از دارالخلافه به شيراز شهر كوروش كبير سفر كرده بود تنها با شنيدن عظمت تخت جمشيد آن اراجيف را به هم بافت ... .

روزگاري مردماني از سرزمينمان با رفتن و بازديد از ميراث گذشتگانشان ، با ديدن اين همه عظمت ذوق هنري شان گل مي كرد و شروع به كندكاري بر روي بعضي از آثار و يا به قول خودماني يادگاري حك مي كردند . اما امروزه ديگر شايد به ندرت بتوان چنين چيزي را از مردمان سرزمينمان ديد .

اين مردمان هر روز بر ارزش ميراث گذشتگانشان بيشتر واقف مي گردند و بر حفظ آن كوشا تر اما از سوي ديگربعضي از دولتمردان ومسئولين با كمال تاسف روز به روز عقب گرد مي نمايند و چون نمي توانند خود اثري زيبا را خلق نمايند ، بر هر چه زيبايي است مهربي توجهي و تخريب مي زنند .

در انتها خوب است توجهي به شعارهاي هفته ميراث فرهنگي كه در سال 87 توسط ستاد بزرگداشت هفته ميراث فرهنگي، تعيين شده داشته باشيم و خودتان بگوييد جاي چه چيزي در اين ميان خالي مي باشد و حضرات به چه ميران به شعارهاي خود پايبندند :

يکشنبه 29 ارديبهشت :1387 موزه عامل تحول و توسعه اجتماعي

دوشنبه 30 ارديبهشت :1387 حمايت از مجموعه داران خصوصي

سه شنبه 31 ارديبهشت :1387 موزه ها، پل ارتباطي فرهنگ ها

چهارشنبه 1 خرداد : 1387 بزرگداشت ملاصدرا، بزرگداشت ميراث فرهنگي معنوي

پنج شنبه 2 خرداد :1387 گذشته، چراغ راه آينده

جمعه 3 خرداد 1387، خرمشهر، موزه زنده مقاومت

شنبه 4 خرداد :1387 از ميراث فرهنگي حفاظت کنيم

علي از يار دبستاني : http://yardabestani.blogfa.com

براي تمامي دوستاني كه امكان رفتن به موزه و بازديد از آنرا ندارند لينك زير را پيشنهاد مي كنم

به ديدن اين موزه برويد

تا دوستان با مراجعه به آن متوجه شوند انقلابي كه قرار بود به ياري مستمندان بشتابد و دولتين رابين هودي اين نظام تا چه اندازه به فكر مردمان خويش هستند و بيچاره آقازاده هايشان در چه كلبه هاي محقري زندگي مي كنند

آن که فرمان سرکوب کارگر اعتصابی و گرسنه نیشکر هفت تپه را صادر می کند، گلوی مطبوعات را گرفته تا ننوانند "دم" بزنند و اجازه نشست بالای 5 نفر را به صاحبان اندیشه و فعالان حقوق مدنی نمی دهد و اوین و رجائی شهر و گوهر دشت را پر کرده، درخدمت صاحبان همین قصرهاست ..... .

به نقل ازپيك نت