Monday, May 25, 2009

شرکت در انتخابات یا تحریم انتخابات



شرکت در انتخابات یا تحریم انتخابات



روز شمار انتخابات ، شمارش معکوس خود را آغاز کرده است و این قطار انتخابات با حرکتی آهسته و کند

مشغول حرکت است ، تا این لحظه و این روز هنوز آماری حتی بصورت تقریبی از میزان مسافران این قطار و مشارکتشان در انتخابات در دست نیست .

آمارها حکایت از آن دارد که در حدود 46 میلیون نفر واجد شرایط شرکت در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری وجود دارد .

تجربه تاریخی در سالهای اخیر نشان داده است که ما مردمانی هستیم که تنها در شب امتحان به یاد خواندن درس می افتیم و مشخص است که نتیجه چه خواهد بود ؛ قبولی با نمره ای پایین و درصدی اندک و یا مردودی با درصدی بالا .... .

این مشکل تاریخی صد البته به نظام اجتماعی ، سیاسی و ساختارهای جامعه ما بستگی دارد و متاسفانه کمبود آگاهی و دانایی نیروهای گوناگون جامعه را نیز شامل می شود .

حال باید دید که در روز انتخابات سرنوشت هدایت سکان این قطار به دست آقای احمدی نژاد می افتد که از ابتدا اعلام نموده است که قطار او نه ترمز می شناسد و نه دنده .... و یا سه رقیب تایید شده او از طرف شورای نگهبان سکاندار این قطار خواهند شد .



از میان 470 یا 476 کاندید ریاست جمهوری تنها چهار تن از این افراد توانستند تایید شورای نگهبان و صد البته رهبر مسلمانان جهان و حومه را بدست آورند و با نگاهی به اسامی این حضرات و سوابقشان مشخص می شود که دایره خودی ها روز به روز تنگ تر می شود ، اسامی هم با توجه به شرایط نابسامان جامعه کمی وسوسه انگیز می نمایند .

چیزی که جالب است سیل وسیع رد صلاجیت ها می باشد که پیاده نظامی مضحک و توجیه کننده برای وجود نهادی به نام شورای نگهبان بودند . البته نباید چند کاندید نسبتا غیر خودی را فراموش کرد .



در دور قبلی انتحابات ریاست جمهوری تعداد 95 تن کاندید زن برای شرکت درانتخابات ثبت نام کرده بودند و در این دوره نیز تعداد 43 نفر کاندیدای زن که از این میان هیچ کدام از این اشخاص صلاحیتشان مورد تایید قرار نگرفت . این حکایت و آمارها برای ما جای بسی تاسف است که متاسفانه با وجود تجربه انقلاب مشروطه و نقشهای زنان در صد سال اخیر و حق رای زنان در رژیم گذشته که بنیان گذار چمهوری اسلامی در ان زمان با آن به شدت مخالفت کرد ، در سی سال اخیر زنان ما در بازیها و منازعات سیاسی و اجتماعی هیچگاه بعنوان اهرمی تاثیر گذار و یا مدیرانی در دولت ، مجلس و قدرت به بازی گرفته نشده اند .

و در همین روزها می شنویم که در کشوری در نزدیک ما با نام کویت چهار زن به عضویت پارلمان آن کشور در آمده اند . لازم به توضیح می باشد که از زمان برقرارى نظام پارلمانى در كويت در سال 1962 تا كنون، اين نخستين بار است كه زنى وارد مجلس قانونگذارى اين كشور مى شود. در طول نزديك به نيم قرن، پارلمان كويت، به طور عمده زير نفوذ اسلامگراها بوده .

ناگفته نماند كه تنها از سال 2005 به زنان كويت حق رأى دهى و نامزد شدن در انتخابات داده شده است.



حال با بازگشت به آمار ذکر شده در بالا یعنی 46 میلیون نفر اگر بصورت تقریبی هم حساب کنیم ، نیمی از افراد واجد شرایط شرکت در انتخابات را زنان تشکیل می دهند . که بخش وسیعی از این زنان چه بطور محسوس و یا غیر محسوس مطالباتی دارند .

گفتمان مطرح در جامعه بیانگر دو تفکر می باشد یکی شرکت در انتخابات و دیگری تحریم آن .

موافقان شرکت در انتخابات نیز خود به چند دسته نقسیم می شوند ، یکسری رای دهندگان سنتی ، دیگری بخشی که رای و انتخابات را با نگاهی دینی نگاه می کنند و آنرا فرضیه ای الهی و بخش وسیع تر افراد وابسته به جناحهای حاکمیت .... .

مخالفان نیز خود به چند دسته نقسیم می شوند ، عده ای هوشمندانه ، بخشی از روی مصلحت و بخش وسیع تر افراد سر خورده و در واقع همان اکثریت خاموش ... .



متاسفانه به دلیل نادیده گرفتن نیروهای مختلف جامعه و خواسته ها و مطالبات این نیروها ، حذف

دگر اندیشان ، سرکوب ، زندان و اعدام مخالفین ، تبعیض های جنسیتی و دینی ، آزار و بازداشت دانشجویان ، زنان ، کارگران ، معلمان و .... در سالهای گذشته هیچگاه امکان اپوزیسیونی قدرتمند و یا دولتی در سایه فراهم نشده است و این خود یکی از دلایل عقب افتادن در مسیر نغییر و حرکت بسوی دموکراسی و بهبود

می باشد .

تجربه 8سال دولت اصلاحات نیز هنوز از حافظه ها محو نگشته است .

به راستی باید چکار کنیم ، انتخابات را تحریم کنیم با در آن شرکت کنیم ؟

متاسفانه با توجه به دلایلی که ذکر شد و همچنین نبود نهاد های مدنی مستقل و استبداد و خفقان حاکم بر جامعه بسیاری از ما از میزان ارزش رای خود آگاه نیستیم . درست است که در نهایت انتصابات است اما .... .

اما کاندیدها خصوصا در این دوره شعار تغییر را بیان کرده اند و همگی با شعارهایی زیبا و تاثیر گذار پا به عرصه رقابت گذاشته اند ، همگی در خصوص اقتصاد و روابط خارجی انتقادهای بسیاری بر دولت وارد آورده اند درست بر خلاف گفته های رهبر در کردستان .

رهبر در کردستان اعلام کرد که شرایط را از همه بهتر می داند و گفت رییس جمهور باید ساده زیست ، با خدا ( منظور هاله نور است ) ، قد کوتاه و احمدی نژاد باشد .

این بار هم حادثه 12 سال قبل می خواهد تکرار شود ، نظر رهبر ناطق بود و مردم با زدن تو دهنی به رهبر خاتمی را با سلام و صلوات آوردند . وزارت اطلاعات هم بر موج سوار شد و تمامی حرکتها را با تز اصلاح طلبی سرکوب کردند . سوپاپ اطمینانی که نظام را در خارج چهره ای مردمی نشان داد با آرای بالای خاتمی و در داخل هر آنچه خواستند کردند . در انتها هم به جای توضیح یا عذر خواهی مشخص شد که رییس جمهور در ایران تدارکات چی است .

حالا اما با این سطح مطالبات و تزهای داده شده از سوی کاندیدها و پذیرش حکم حکومتی و تدارکات چی بودن رییس جمهور و در نهایت تنفیذ او توسط رهبر یا همگی به پای صندوق های رای برویم و با آرایی بالا ضمن انتخاب رئیس جمهور ، چاره و ضمانت اجرایی برای مطالبات و تزهای انها بیابیم و یــــــــــــــــا

همگی در خانه ها بمانیم و با تحریمی همه جانبه انتخابات را به شکستی اساسی برای رژیم تبدیل نماییم .

بیاید این بار با خودمان رو راست باشیم

مانند دور های قبل از لج ناطق به خاتمی و از لج رفسنجانی به احمدی نزاد دیگر رای ندهیم این بار کمی با تامل بیشتر ارزش رای خود را بدانیم .

نه اینکه هدف اصلی را شکست احمدی نزاد بدانیم . بگوییم تنها او نشود تا بعد ببینیم چه می شود .



علی وبلاگ یار دبستانی 4 . 3 . 88


http://yardabestani.blogfa.com