Tuesday, April 21, 2009

دلسوزی نکنید ! کارگران معدن هم اراذل و اوباشند .





دلسوزی نکنید ! کارگران معدن هم اراذل و اوباشند .

باز هم آقای دکتر احمدی نژاد ، به کنفرانس بین المللی دیگری رفتند ، اثرات این حضور هنوز آنچنان بازار رسانه ای را گرم نگاه داشته است که مجالی به خبرهای دیگر و حتی حضور یا ظهور دوباره هاله نور بر ایشان در این کنفرانس هنوز مشخص نیست .
با گذشت سه دهه تقریبا بسیاری از ما ایرانیان با ادبیات دولتمردان جمهوری اسلامی کم و بیش آشنا شده ایم .
اما باز هم متاسفانه موج رسانه ای و متعجبانه مردمان دنیا ما را نیز با آنها در این عصر جهانی شدن به یک سو می برد .
آقای احمدی نژاد برای شرکت در اجلاس مبارزه با نژاد پرستی رهسپار ژنو شدند و اتفاقات و قضایایی که همگی از آنها با خبریم . در دنیای غرب تصوری متفاوت و صد البته با خصلت های غربی از آزادی بیان وجود دارد که بسیاری از مردمان دنیا بر این اصول و قوانین حقوق بشری اعتقاد و ایمان دارند و نهایتا بسیاری از دولتمردان کشورهای گوناگون هم چه بخواهند و چه نخواهند خیلی از این اصول را حداقل در ژست ها و گفتمان های سیاسی رعایت می کنند .
اما همانگونه که اشاره شد در ادبیات دولتمردان ما آزادی بیان یعنی هر آنچه که ما می گوییم و به قول معروف هرچه می خواهد دل تنگت بگو .... .
تازه حقیقت هر ماجرا و صحت تمامی گفتارها را باید در کلام رجال سیاسی ما جستجو کرد .
به گزافه گفته اند که هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد .
اما به راستی اگر هر یک از شما نماینده جمهوری اسلامی در این اجلاس بودید چه می کردید ؟
باز هم حرفهایی مشابه آقای احمدی نژاد می زدید یا خیر ؟
من به آقای احمدی نژاد حق می دهم و کاملا حرفهای ایشان را بعنوان نماینده جمهوری اسلامی صحیح
می دانم .
اگر شما هم به اجلاسی می رفتید که در آن گروههای حقوق بشری ، فعالین جامعه مدنی و به طور مشخص تر بسیاری از کشورهای دنیا حضور دارند و بحث بر سر مسئله تبعیض نژادی و کلا تبعیض یا آپارتاید است آیا می توانستید از دیده منطق به قضایا بنگرید ؟ می توانستید کشتار مردم فلسطین را محکوم کنید ؟
فرض می کنیم که شما بطور کاملا منطقی و به دور از جنجال موفق شدید از مردم مظلوم فلسطین دفاع کنید .
حال اشخاص دیگری به پشت تریبون می روند و شما را به عنوان نماینده جمهوری اسلامی خطاب قرار
می دهند :
آقای رئیس جمهور مهرورز چرا در کشور شما بیشترین آمار اعدام، زیر سن قانونی صورت می گیرد .
چرا در کشور شما بعد از کشور چین با یک ششم جمعیت دنیا بالاترین آمار اعدام وجود دارد .
چرا در کشور شما نیمی از جامعه ( زنان ) از بسیاری از حقوق اولیه خود محروم هستند .
چرا در کشور شما زندانیان سیاسی حتی مطابق قانون اساسی در دادگاههای عمومی و با حضور هیئت منصفه محاکمه نمی شوند .
چرا در کشور شما پیروان ادیان دیگر تحت آزار، پیگرد، شکنجه و منع از بسیاری از حقوق شهروندی هستند
چرا در کشور شما برخورد های بسیار متفاوت و سختگیرانه تری نسبت به بعضی از اقوام ایرانی صورت
می گیرد .
و هزاران چرای دیگر .... .
خالی از لطف نیست یاد آوری مقاله چند وقت پیش دکتر خزعلی در خصوص تبار پرزیدنت !
به هر صورت با نگاهی به اتفاقاتی که افتاد شما هم به احمدی نژاد حق می دهید حتی مردم اسرائیل اگر چه بسیاریشان از احمدی نژاد دل خوشی ندارند اما دولت های اسرائیل مطمئنا مدیون و ممنون آقای احمدی نژاد هستند که بیشترین خدمت را با سخنان خود به منافع ملی اسرائیل می کند و در این میان معلوم نیست چه چیزی گیر مردم ما و منافع ملی ما می آید .
اما با نگاهی دیگر از دید مردم ایران ما هم به رسانه های غربی می گوییم که هولکاست را محکوم می کنیم
با کشتار بر علیه بشریت مخالفیم ، همانگونه که از مردم فلسطین حمایت می کنیم از مردم اسرائیل هم که مورد حمله موشکهای حزب الله قرار می گیرند حمایت می کنیم و حزب الله را محکوم ... .
جنایتهای یوگسلاوی ، دارفور ، چچن و ... همگی محکوم هستند .
ما مردم ایران خطاب به مردم آمریکا می گوییم که یازده سپتامبر واقعه و فاجعه ای دردناک بود و می خواهیم به خاطر داشته باشند که در تهران جوانان ما اولین کسانی بودند که با آنها ابراز همدردی کردند .
اما همه این فجایع محکوم هستند همانگونه که کشتار زندانیان سال 67 ، شلاق زدن ها ، اعدامها در کشور ما محکوم هستند .
قتل زندانیان سیاسی و دگر اندیشان ، فعالین اجتماعی ؛ وبلاگ نویسها و روزنامه نگارها و .... .
کاش مردم جهان هم با ما همدردی می کردند .
ما به آنها ثابت کرده ایم اگر به بسیاری از پتی شنهای اعتراضی در دنیا نگاه کنید رد پای فعالین ایرانی هم دیده می شود . اما چرا آنها ما را تنها گذاشته اند .
در خبری جالب در خبرگزاری فارس قبل از بازگشت رئیس جمهور از ژنو خبر از استقبال خود جوش مردم از آقای احمدی نژاد در فرودگاه را داده بود .
اما خبری که باعث تاسف است درگذشت 12 تن از کارگران زحمت کش کشورمان است .
کارگران معدن که سختترین شغل را در تمامی دنیا دارند . 12 تن از کارگران معدن زرند کرمان متاسفانه بر اثر انفجار که در تمامی معادن برای استخراج صورت میگیرد با کمبود هوا و نهایتا در اثر خفگی در کام مرگ کشیده شدند . بسیاری از این کارگران بعلت شرایط بد کاری و نبود شغل مجبورند تن به کارهای بسیار سخت و طاقت فرسا بدهند .
اگر تاریخ آمریکای دهه 20 یا 30 را مطالعه کرده باشید یا فیلم های آن دوره را دیده باشید ، می توانید برداشتی کلی و اما محدود از شرایط بد کار در ایران بدست آورید .
متاسفانه بعلت سیاست های نادرست و نبود مدیریتهای اصولی بسیاری از صنایع ما ورشکسته شده و یا در آستانه ورشکستگی هستند ، قانون کار هم اکثرا به نفع کارفرمایان است که تازه خود کارفرمایان و پیمانکاران هم کارها را از مافیا دولتی گرفته اند و با دادن حق حسابهای معمول دیگر چیزی هم برای آنها نمی ماند .
قرارداد های کار در بسیاری از شرکتها بصورت ماهیانه است و طبق آمار اگر جمعیت جوان را بالغ بر 25 میلیون فرض نماییم ، محصلین ، دانشجویان و ... و حتی مشاغل کاذب را هم از آمار کسر نماییم باز هم رقمی در حدود 5 تا 6 میلیون و یا بیشتر با مشکل کار مواجه اند و یا با کارهای موقت دست و پنجه نرم می کنند .
تازه اگر همین کارگران در اقدامی خودجوش دست به اعتراض و اعتصاب بزنند و خواهان حقوق خودباشند البته نه از نوع خبرگزاری فارس سریعا مورد مهروزی قرار می گیرند .
فعالیشان به زندان می افتند ، خانواده هایشان مورد آزار ، از کار سریعا اخراج شده و بعد هم مشخص
می شود که عامل استکبار جهانی و ضد انقلاب بوده اند .
درگذشت کارگران معدن ما را به یاد سخنان چند روز قبل آقای احمدی نژاد می اندازد ، ایشان که خواستار برخورد شدیدتر و موثر تر با اراذل اوباش بودند در نطقی جالب بیان کردند که این اراذل را به کویر ایران ببریم تا در انجا به کار و آبادانی مشغول شوند البته انتقال افراد به کویر گاهی بصورت طنز در بین اپوزیسون
خارج از ایران هم شنیده می شود که خواستار انتقال حضرات معممین و دستهای لطیفشان به کویر می باشند .
به هر روی اگر این سخنان آقای احمدی نژاد را توهین به مردم نیمه شرقی و کویری کشورمان ندانیم ، ایشان در قسمت دیگری از سخنان خود حتی گفتند چه خوب است این افراد شرور برای کار به معادن فرستاده شوند
غافل از اینکه آنکه درد نان دارد تن به هر کاری می دهد حتی در معدنهای جمهوری اسلامی که فاقد امکانات و ایمنی های حداقل است .
پس اگر چند روز دیگر گفته شد این کارگران همان اراذل اوباش بوده اند زیاد تعجب نکنید
در هر جای دنیا با وقوع چنین حوادثی بسیاری از مسئولین باید جوابگو باشند و حتی تا استفای وزیر یا معاونین پیش میروند اما با توجه به اینکه سال گذشته نیز در همین معدن 7 نفر جان باختند وزیر کارگران را متهم به رعایت نکردن اصول ایمنی می نماید .
شما هم دلسوزی نکنید ! چون حتما این کارگران هم از اراذل اوباش بوده اند .


علی یار دبستانی


http://yaredabestani1.blogspot.com/


http://yardabestani.blogfa.com/

Monday, April 13, 2009

رضا فاضلی هنوزهم هست


رضا فاضلی هنوزهم هست .



باید در ایران باشی و ببینی ، باید هر روز در این خیابانها و کوچه های هزار رنگ باشی تا به خوبی لمس کنی ، بخندی و سرمست شوی ، گریان و عبوس برنجی ، باید باشی و ببینی تا که دردت گرفت هیچ جایی برای فریاد نیست .
باید باشی و ببینی همه چیز را و همه کس را .... .
از حجر تا قجر ، از مدرنیته تا سنت ، از علم تا حماقت .... .
صندوق های صدقات ، شب جمعه ، امام زاده های اصلی و قلابی ، جمکران ، چاه جمکران
طرح توسعه چاههای جمکران ، نماز جمعه ، تاسوعا , عاشورا
همسایه نان ندارد ، بابا بیکار است ، آب قطع شده ، برادر 5 ماه است حقوق نگرفته اما علی اصغر تشنه بود.
مهریه چند ؟ عطسه کردی ، حتما چشمت کردن ، سفره رقیه توش چی می گذارن ؟
پیشانی های با سیب زمینی داغ شده ، قضات محترم شرع که تا طلاقی جاری می کنند زن مطلقه را دیگر ول
نمی کنند ، برجهای سر به فلک کشیده ، دانشجوی ستاره دار
آقا زاده ها ، ماشینهای چند صد میلیونی و ....
نمایندگان بسیار محترم مجلس ، مدیران نمونه ، رشوه ، فساد مالی .... امکان نداره .
قتلهای زنجیره ای ، قتلهای ناموسی ، حذف دگر اندیشان ، زندان ، شلاق ، اعدام ، داغ و درفش ؟
20 هزار میلیارد ریال هم از پول گاز پرید ؟
بدو سیب زمینی رایگان می دن !
بنزین آزاد لیتری چند ... ... .
این اراجیف رو هر روز می بینی و می شنوی هممون خیلی هاشو انجام می دهیم تازه خیلی چیزهای دیگه هم انجام می دهیم ، بگذریم ... .
می گن چند ماه بعد از انقلاب مردم اومدن تو خیابون البته اکثرا خانومها بودن و در یک میتینگ یکی از شعارهاشون این بود : ما انقلاب نکردیم تا به عقب برگردیم .
حالا هم یکسری آدم از جمله من گردن شکسته اومدیم گفتیم بابا ما هستیم ، یعنی واقعا دوست داریم که باشیم
اما خب نمیشه دیگه تو حق نداری حتی آدم باشی ، تو حق نداری تا بهت اجازه ندادن حتی نفس بکشی چون عرش کبریا به لرزه می افته ، چی اظهار نظر کردی ؟
غلط کردی بگیرین این پدر سوخته ها رو سرب داغ بریزین تو حلقشون بعد ببندینشون به یک موشک
شهاب 3 .... .
فاضلی آمد در مسیر زندگی در سراشیبی ها و سر بالایی ها مثل من و تو همراه و همسفر بود .
اما به من تو گفت ای پسر ، ای برادر ، ای خواهر ، ای مادر و پدر پیرو خرد باش
تنها و تنها همین : پیرو خــــــرد باش .
این من و تو هستیم که باید با خود کنار بیاییم ، این تصاویر را هر روز می بینیم و خواهیم دید
این ومن و تو هستیم که باید فکری برای حل مشکل خویش کنیم
این من و تو هستیم که باید پیرو خرد شویم تا دیگر همه تصاویر بد از جامعه مان رخت بپوشند .
تا دیگر نباشد ، فقر ، کودک خیابانی ، فحشا و فحاشی ، دروغ و ستم ، رمالی و حرف مفت
کلاه برداری و شارلاتانی ، دکان دار دین و ناموس و ..... .
فاضلی نرفته است از میان ما اگر من و تو همواره پیرو خرد شویم .
فاضلی تنها دیگر جلوی دوربین تلویزیون نمی رود اما هر روز در برابر دوربینهای چشم من و تو خاطرش و در تمام سلولهای تنمان کلامش جاری و ساری است .
یادش گرامی باد .
آری فاضلی هنوز هم هست تنها اگر من و تو پیرو خرد باشیم .

علی یار دبستانی با خاطری شکسته و ذهنی درهم از شما پوزش می خواهد اگر اینگونه سخن گفت .
13. 4 . 2009

Friday, April 10, 2009

signatures Petition For Convicting the Torture Of Pakistani Girl


signatures Petition For Convicting the Torture Of Pakistani Girl





We fiercely condemn the brutal actions of Islamic Extremists in Pakistan for severely beating a seventeen year old girl after she refused to marry a high ranking official.

We hold Pakistani government and the Pakistani President, Mr. Zardari, accountable and demand that those responsible for this brutal attack on a helpless young girl be immediately prosecuted.

Given the wide media attention the young girl"s shocking story has received, we believe her life is in danger and urgently request the Pakistani government"s intervention to provide full protection to the victim.

In a global effort to pressure Pakistani government to protect human and civil rights, this petition along with all signatures and the video clip showing the torture of this young Pakistani girl will be sent to the United Nations and to other influential human rights organizations:

- International Court
- United Nations
- Human Rights Watch Organization
- Amnesty International
- White House, Attn: President Barack Obama, and Mrs. Hillary Clinton
- Pakistan Embassy in the United States
- American Embassy in the Pakistan

signatures Petition

محکوم کردن شلاق زدن دختر پاکستانی در ملاء عام

ما عمل وحشیانه شلاق زدن دختر هفده ساله پاکستانی توسط مردان بنیادگرای اسلامی در ملاء عام را در "سوات ولی" پاکستان محکوم می کنیم و بدینوسیله از دولت پاکستان و از آقای زرداری رئیس جمهور پاکستان می خواهیم که با تقبییح این عمل شنیع از طریق رسانه های عمومی پاکستان و با محاکمه مردانی که در شلاق زدن این دختر جوان بی پناه شرکت داشتند, از حقوق انسانی این دختر درمانده اعاده حیثیت بشود.
ضمنا" با توجه به خطر جانی ای که زندگی این دختر جوان را مورد تهدید جدی قرار داده است, مقامات دولت پاکستان را مسئول حفاظت از جان این دختر می دانیم.

جهت اعمال فشار بر دولت پاکستان در مورد نقض کامل حقوق بشر در حق زنان بی پناه, این اعتراض نامه (Petition) پس از جمع آوری امضا” بهمراه فیلم ضرب و شتم این دختر پاکستانی به سازمان های مهم جهانی زیر جهت محکوم کردن این عمل قرون وسطایی ارسال خواهد شد:

- دادگاه بین المللی
- سازمان ملل
- سازمان بین المللی حقوق بشر
- سازمان عفو بین الملل
- کاخ سفید, رئیس جمهوری آقای اوباما و خانم هیلاری کلینتون
- سفارت پاکستان در ایالات متحده
- سفارت ایالات متحده در پاکستان

signatures Petition

Torture Video Link:

http://www.guardian.co.uk/world/video/2009/apr/02/swat-valley-flogging

and:

http://www.youtube.com/watch?v=9sy6N1TaMho



Wednesday, April 1, 2009

دوازدهم فروردین در اصفهان



دوازدهم فروردین در اصفهان

در تاریخ سی ساله اخیر دوازدهم فروردین یکی از روزهایی است که در تقویم تاریخ معاصر ما با پرنگی جا خوش کرده است . در این روز در سی سال پیش با مغلطه ای همراه با ترس و تصویری مبهم به جمهوری اسلامی یک جعبه جادویی نامعلوم و نامانوس که تنها رمالها و روضه خوانها و مشتی آخوند دکان دار از درونش خبر داشتند مردم ایران رای آری دادند اما این آری امروزه پس از سی سال بلای جانشان شده است و با یک بله گفتن تا فیها خالدون همگی سوخت ... .

به هر روی در تعاریف دیگر روز 12 فروردین که اتفاقا در تقویمها تعطیل می باشد و یک روز قبل از سیزده بدر است روزی است که به شوخی در میان تمام مردم مصطلح است در این روز مردم برای سیزده بدر جا می گیرند .

اما ما به این دو مقوله کاری نداریم ، یکی از بستگان که برای تعطیلات نوروزی به شهر اصفهان مسافرت کرده بود در تماسی با بنده خبر داد که در این شهری که می گویند نصف جهان است بر او چه رفته است .

این آشنای ما که همراه با خانواده به این شهر رفته بود برای گردش در شهر مشغول سیاحت بود که ناگهان رزمندگان غیور اسلام و فاتحان دو جبهه شرق و غرب و مالکان دو دنیا از راه می رسند و با کمی مهرورزی دختر خانواده را در طی نبردی پیروزمندانه اسیر کرده و وارد خودروی ون پلیس امنیت اخلاقی می نمایند .

این وقایع همگی در حال وقوع است و متاسفانه استکبار جهانی و رسانه های گروهی جیره بگیر آنها از این پیروزی ظفر مندانه هیچ خبری اعلام نمی نمایند .

به هر روی با اعتراض خانواده باز هم کار به جایی نمی رسد و در بی خبری خانواده را در نصف جهان گذاشته و سربازان گمنام آقا امام زمان متهم ! را با خود می برند . فعلا علت جرم معلوم نیست .

بعد از یک ساعت بی خبری دختر با خانواده تماس می گیرد و اعلام می کند که او را به مکانی در نزدیکی زندان مرکزی اصفهان منتقل کرده اند که درنزدیکی دستگرد واقع می باشد در این محل آموزشگاهی به نام ایران دوست واقع است که فرماندهی پلیس امنیت اخلاقی در این مکان می باشد . البته مثل اینکه در گذشته همگی بازداشت شدگان را به خیابان سید علی خان در نزدیکی سی و سه پل می بردند .

به هر روی خانواده با پرسش به مکان مورد نظر می روند .اولین منظره زندان مرکزی اصفهان است که با برجهای و برجکهای نگهبانی بلند خودنمایی می کند حضور تعدادی خانواده در پشت درهای مرکزی زندان هم جالب توجه است . اینجا همان زندانی است که در ماههای اخیر تعداد زیادی از جوانان به جرمهایی که معلوم نیست اعدام شده اند .

درب ورودی پلیس امنیت اخلاقی نام متهم کیست ؟ برو داخل ساختمان پشتی !

محوطه باز با تعداد سه دستگاه خودروی ون ، یک مینی بوس و حدود 10 دستگاه خودروی سمند که همگی به مارک پلیس امنیت اخلاقی آراسته شده اند و تعدادی ماشین شخصی هم دیده می شود .

شخصی با یک دوربین فیلمبرداری و عکاسی از کنار این آشنا ما رد می شود و با نگاهی غضب ناک سرتا پای او را بررسی می کند . در جلوی در بعد از 10 دقیقه انتظار با کی کار دارید .... .

فعلا باید منتظر بمانید بعد از یک ساعت انتظار و چند بار صحبت به اتاقی پایین تر که شبیه بازداشتگاه است راهنمایی می شود دختر با تعداد بسیاری دیگر از زنان در آنجا هستند خیال خانواده کمی آسوده می شود تازه این آشنا ما به خود می آید و به اطراف نگاهی می اندازد ، عده دیگر مسافر نوروزی هم که برای تعطیلات به اینجا آمده اند همگی بازداشت شده اند . دختری را با نامزدش گرفته اند ، یکی دیگر را باپدرش با اینجا آورده اند بنده خدا ها مسافر بوده و هواپیما با این تاخیر بدون آنها پریده است .

دختری را تازه از ماشین ون پیاده می کند ، با چند توهین و الفاظی که در ادبیات دولتمردان جمهوری اسلامی زیاد دیده می شود در همان راهرو او را بازجویی می کنند ، کیف دستی اش را می گردند و در موبایلش دنبال چه چیزی نمی دانم .... به هر صورت متوجه می شوم که جرم دختر خانوم که نه آرایشی دارد و لباسی ساده بر تن دارد پوشیدن چکمه است ، آخر مگر پوشیدن چکمه هم جرم است اگر هست پس چرا در داخل مغازه ها می فروشند ؟؟؟؟ جالب اینجاست جناب سروان فاطی کماندویی که مشغول بازجویی است ناگهان می گوید با این سر و ضعی که شما می گردید آمار طلاق در جامعه بالا می رود شما پیدا کنید ربط چکمه را با آمار طلاق در جامعه .... .

آشنای ما با گذاشتن کارت شناسایی دختر ش را آزاد می کند و به آنها گفته می شود که فردا برای تحویل گرفتن مدارک به همین مکان مراجعه نمایند ... .در هنگام بازگشت یک سمند دو دوچرخه سوار را اسکرت می کند که یکی از آنها دختر است و کاملا پوشیده اینها را دیگر برای چی آورده اند ؟

ماشین دیگری آژیر زنان می آید زنی جوان که می گوید مرا برای چه چیز آورده اید از ماشین پیاده می شود

زن در حالی که اعتراض می کند می گوید من بچه شیر خواره در منزل دارم باید زود به خانه بروم من برای خرید آمده بود و صدایش در میان صدا های دیگر گم میشود .

صبح روز بعد آشنای ما برای گرفتن مدارک به آنجا مراجعه می کند ، برخورد بسیار بدتر شده است .

ماشین ها همین جور خارج می شوند و پر از رهگذران که اکثرا خانمها هستند بر می گردند ، سرهنگی با

عده ای خانواده در حال بحث که چه عرض کنم مشاجره و فحاشی است ، چرا جلوی ولگردی های بچه های خود را نمی گیرد و .... این هم از عید و تعطیلات و تفریحات ...

یاد این گفته می افتم از هر 10 ایرانی 7 نفر پرونده در دادگستری دارند ، و 40 میلیون جوان متهم در این مملکت داریم که جرمشان جوانی است ... .

به هر تقدیر برای صدور حکم خانواده ها به شوراهای حل اختلاف در خیابانهای نیکبخت و آپادانا در اصفهان فرستاده می شوند ، معلوم نیست خانواده که برای ساعتی به بیرون برای تفریح آمده با چه چیز و چه کس اختلاف و مشکل دارد . در این شعب حضراتی نشسته اند و مشغول صدرو حکم بدون فوت وقت ... .

سابقه قبلا داشته ای ؟ یا جواب آری است یا نه ؟

ناگهان می گویند متهمی آمد با کنجکاوی می بینم که دختری دارند می آروند جرمش چیست ؟

سعی می کنم گوشها را تیز کنم جوانکی 35 ساله با قیافه عبوس و صورتی ریشو سر تا پای دختر را خوب برانداز می کند و می گوید چرا با این وضعیت بیرون می آیی فلان و فلان .. مگر تو فلانی و .... .

خلاصه به به سابقه هم که داری دختر در جواب نه من سابقه ندارم فقط دفعه قبل من را با مانتوی سبز رنگ گرفتند و گفتند چرا در روز مانتوی روشن پوشیده ای و ... برو باید بازداشت شوی و ... بعد کلی توهین و توپ تشر قاضی القضات با تخفیف نوروزی به پرداخت 20 هزار تومان متهم را جریمه می کند و اسلام عزیز همچنان مصون است و با پرداخت وجه دیگر هیچ عرشی به صدا در نمی آید .

به دختری دیگر که می خواهد با پدرش به داخل برود می گوید موقع و.لگردی و هرزگی بی پدر هستی و با پدر کاری نداری حالا چرا دست پدر را محکم گرفته ای پدر دختر خشم را فرو می خورد تا آنها هم به پرداخت وجه حکمشان صادر می شود نوبت به ما می رسد ما هم می رویم و با کمی کل کل با طرف به پرداخت وجه محکوم می شویم .... . حکمها اکثرا پرداخت جزای نقدی از 15 تا 100هزار تومان است و قرار بازداشتها هم که یک تا سه روز به همراه کلاس توجیهی و گرفتن تعهد . از بسیاری هم عکس گرفته

می شود .

با نگاهی به اطرافت می بینی که همه افراد بازداشت شده از افراد آبرومند و خانواده دار جامعه هستند پدر و مادرهای پیر با تنی لرزان اینگونه تعطیلات را در کنار فرزندانشان می گذرانند .

آشنای ما قصد بازگشت به شهرش را دارد در روز دوازدهم از روی کنجکاوی در هنگام بازگشت سری به شعبه های حل اختلاف می زند می بیند که یک شعبه باز است و تعداد بیست تا سی خانواده هم در آنجا تجمع کرده اند به کنار آنها می رود و مشغول صحبت با برخی از آنها به آنها دلداری می دهد و جالب اینجاست که برای پرداخت وجه شماره حسابهای گوناگونی در بانکهای مختلف وجود دارد و معلوم نیست این پولها به کجا سرازیر میشود . گفتیم روز دوازدهم بود حتی بانکی را در نزدیکی شعبه هم به زور و با تماس با مدیرش باز کرده بودند تا کار مردم را راه بیاندازند بعد بگوید چقدر مسئولین بی فکرند و به مردم توجه نمی کند .

جالب اینجاست که می گویند چندی پیش در همین نصف جهان یا اصفهان دو دختر را کشته اند و پلیس ما تنها می تواند با چند خانوم بد حجاب مقابله کند و همه این خدم و حشم طبلی است تو خالی .

دزدی در همه جا بیداد می کند و پلیس در هر دزدی و نزاعی تنها نظاره گر است . اما واقعا یک چیز بی همتاست در همه دنیا مردم تا پلیس را می بینند احساس آرامش و امنیت می کنند ولی در ام القرای اسلامی با دیدن پلیس منتظر هر حادثه و اتفاقی برای خود هستند و به سرعت صحنه را ترک می کنند .

آری این بگیر و ببندها در اصفهان از همه جای ایران بیشتر است و به قولی جمهوری اسلامی یعنی اصفهان

جایی که بیشترین رای را به محمود احمدی نژاد داده اند

شهری که بگیر و ببند در آن از همه جا بیشتر است ، شهر سردار رادان و طلایی که همگی با کارنامه هایشان آشنا هستیم نمی دانم چرا یاد شوی فرزاد حسنی و رادان در تلویزیون افتادم گرچه بازی خودشان بود اما حقیقتی است که در نصف جهان حاکم است .

آری در روز دوازده فروردین هم این چنین امنیت اخلاقی به اجرا در می آید .

خاطرات یک دوست و آشنا از مسافرت به اصفهان که برای من نقل کرده بود .

یار دبستانی

http://yardabestani.blogfa.com